اینو همه میدونن ، یعنی اونایی که هم نمی دونن بدونن که این نوشته ها همه ی زندگی منه . به خدا قسم که این نوشته ها دروغ نیستن ، زبون بعضی وقتها دروغ میگه اما این حرف دله  . فکر می کنی که جــــــــــــــــــــووونم ؛ مگه توقع داری تو ازمن تا کی !!! ولـــــــــــی میدونی که شیرم ؛ که حتی جووونش هم خطرناکـــــــــــــه !!! آره راست میگی خسته ام ؛ ولی یه آدم خسته که هدف .... «

نگاهی عمیق به تقویم سر رسیدش ، فهمید که وقت خوشی سر رسیده .

سر در گم تو کوچه ها سرگردون کاش می شد خدا قدیما رو بر گردونه ، گذشته هایی که تو زمان حال مرده ، جونی که تو چشاش یه پدر سالخورده  و اون قربانی منم که تقریبا باختم و از آدم های دور و برم دوست ساختم . از دوست و آشنا وقتی من هیچ خیری نبینم انتظار داری دیگرانو اهریمن نبینم .

می نویسم برای شهیدی که هرگز بچه ی خود را ندید .

می نویسم برای بچه ای که هرگز پدر خود را ندید .

می نویسم برای مادری که فرزندش را بدون پدر ،  بزرگ کرد .

می نویسم برای مادری که برای آخرین بار فرزند شهیدش را در آغوش گرفت .

می نویسم برای آدمی که پاک بوده و رفته .

وقتي ميرم مدرسه وقتي مي بينم پدر ها ميان سراغ اوضاع درسي بچه هاشونو مي پرسن ، دلم مي گيره ؛ وقتي ميرم بيرون براي خريد عيـــد وقتي ميبينم بچه ها با پدراشون هستن خيـــــــــلي .....  .

، از شما مي پرسم شما سربازي از جنگ جهاني اول و دوم  مي شناسيد ؟ نه اينكه بگويم من مي دانم نه من هم مثل شما هستم ، و اين مسئولين مقصر هستند چون فقط بلد شده اند اسطوره هاي خيالي را پرستش كنند و....